خلخال کجاست؟
خلخال، یکی از بزرگ ترین شهرهای استان اردبیل و مرکز شهرستان خلخال است. خلخال در جنوب استان اردبیل واقع شده و از شمال به اردبیل، از شرق به کوه های تالش و استان گیلان، از جنوب به استان زنجان و از غرب به میانه ختم می شود. خلخال قدمتی 4000 ساله دارد.
تا قبل از آن که باغبانی دیده باشد
ای کاش او سیب لبم را چیده باشد!
این گونه در آبادی ام آشوبی انداخت
تا سخت در ویرانی ام کوشیده باشد
از شهر تا ده گرچه راهی نیست رعیت
حتی نباید خواب آن را دیده باشد
آبادی ام را خانی از چنگم دراورد
بی آن که حتی برسرش جنگیده باشد
از روی کم رویی و ترس و شیطنت نیست
هرکس که چشم از چشم خان یده باشد
سخت است این که عاشق خان باشی اما
یک عمر از او خاطرت رنجیده باشد
از هرچه ترسیدم سرم آوردی ای عشق
ای وای اگر دل از خودت ترسیده باشد!
((آرزو سبزوار قهفرخی))
همه شب راه دلم بر خم گیسوی تو بود
آه از این راه که باریک تر از موی تو بود
رهرو عشق از این مرحله آگاهی داشت
که ره قافله دیر و حرم سوی تو بود
گر نهادیم قدم بر سر شاهان شاید
که سر همت ما بر سر زانوی تو بود
پیش از آن دم که شود آدم خاکی ایجاد
بر سر ما هوس خاک سر کوی تو بود
پنجه چرخ ز سر پنجه من عاجز شد
که توانایی ام از قوت بازوی تو بود
زان شکستم به هم آیینه خودبینی را
که نگاهم همه در آینه روی تو بود
پیر پیمانه کشان شاهد من بود مدام
که همه مستیم از نرگس جادوی تو بود
تا مرا عشق تو انداخت ز پا دانستم
که قیامت مثل از قامت دل جوی تو بود
ماه نو کاسته از گوشه گردون سر زد
که خجالت زده گوشه ابروی تو بود
نفس خرم جبریل و دم باد مسیح
همه از معجزه لعل سخنگوی تو بود
مهربانی کسی از دور فلک هیچ ندید
زان که هم صورت و هم سیرت و هم خوی تو بود
هیچ کس آب ز سرچشمه مقصود نخورد
مگر آن تشنه که جایش به لب جوی تو بود
دوش با ماه فروزنده فروغی می گفت
کافتاب آیتی از طلعت نیکوی تو بود
((فروغی بسطامی))
راهنمای سفر به کشور هلند
کشور هلند با طبیعت بی نظیرش یکی از بهترین مقصدهایی است که می توانید برای سفر آن جا را انتخاب کنید.
هلند یکی از زیباترین و آرام ترین کشورهای اروپایی است. کشوری که به هیچ عنوان نمی شود از دیدنی هایش دست کشید. کشور گل های زیبا، پنیرهای هلندی، آسیاب بادی ها و دوچرخه ها، سالیانه میزبان تعداد بسیاری از گردشگران است. حس و حالی که در هلند پیدا خواهید کرد، بر خلاف دیگر کشورهای اروپایی است. شاید اگر به کشور همسایه هلند یعنی فرانسه سفر کنید، در دنیای مدرنیته غرق شوید اما در هلند همه چیز متفاوت است. از آسمان آبی گرفته تا سکوت بدون اتومبیل در هلند جلوه گری می کند. وقتی پا به این کشور می گذارید، معنای واقعی نفس کشیدن را می فهمید.
حمام های کاراکالا از جاذبه های تاریخی رم
رم از شهرهای پر بازدید کشور ایتالیا به شمار میآید که هر ساله میزبان گردشگران بسیاری است. با قدم زدن در جای جای این شهر باستانی، جاذبههای تاریخی همچون حمام های کاراکالا و رومن فروم را میببینید که میتواند خاطره انگیزترین سفر را برایتان رقم بزند.
تاریخچه حمام های کاراکالا
ساخت حمام های کاراکالا که به زبان ایتالیایی ترمه دی کاراکالا (Terme di Caracalla) خوانده می شوند، در زمان امپراطوری سپتیمیوس سوروس در سال ۲۰۶ پس از میلاد آغاز شد و در سال ۲۰۶ توسط پسر او یعنی امپراطور کاراکالا به اتمام رسید. جالب است بدانید که این حمام باستانی تا قرن ششم هم استفاده می شده است.
عکس های حمام های کاراکالا
بقایای این حمام توسط حفاری های مدرن کشف شده و با بهترین روش های مرمت آثار، بازسازی شده اند. دانشمندان می گویند که این مخروبه ها، بهترین نوع به جای مانده از حمام های باستانی هستند که بخش های حمامی به وسعت ۲۳۰ در ۱۱۵ متر داشته اند. همچنین در اطراف آن باغی تهیه شده بوده که برای بازی و دیگر سرگرمی ها استفاده شود.
حمام های کاراکالا، معروف ترین آب گرم های روم باستان شناخته شده و در کشور ایتالیا واقع شده است. سیستم توزیع آب در این حمام پیچیده بوده و با یک فشار ثابت از قنات آبی ماریسا وارد حمام می شده است. این بنا چیزی فراتر از حمام می باشد این مجموعه دارای حمام سرد ،حمام گرم ،حمام ولرم ،حمام آب داغ ،حمام بخار ،یک استخر و سالن ورزشی می باشد. این ساختمان به گونه ای ساخته شده است که بازدید کنندگان به راحتی می توانند از یک مرکز به مرکز دیگر با پیاده روی کردن بروند.
تصاویر حمام های کاراکالا
کارکردهای اصلی حمام های کاراکالا
برای اینکه این حمام ها را بیشتر بشناسید، بهتر است ابتدا با کارکردهای اصلی آن آشنا شوید. حمام های کاراکالا در آن زمان دو کاربرد مهم داشتند. اول اینکه در زمانی که این حمام ها برپا شدند، بسیاری از جمعیت مردم در مناطقی زندگی می کردند که دسترسی به آب نداشتند. از این رو، مردم زیادی برای مصارف روزانه و همچنین حمام کردن، به سمت آب گرم های این منطقه می آمدند و از آن استفاده می کردند. مورد دوم این که، این حمام ها به دلیل تجمع مردم از تمام سطوح جامعه، محلی شده بود که آن ها می توانستند با هم در ارتباط بوده و از اخباری که پیک ها و چاپارها می آوردند، از طریق دیگر افراد مطلع شوند.
عکس های حمام های کاراکالا
تعداد حمام های کاراکالا
به طور کلی می توان گفت که ۳ حمام اصلی در این اثر باستانی وجود دارد: استخر آب سرد، استخر آب نیمه گرم و استخر آب داغ. این حمام ها که می توانستند حدود ۱۶۰۰ نفر را جا دهند، طوری ساخته شده بودند که مردم می توانستند آزادانه بین حمام ها رفت و آمد کنند، به صحبت بنشینند و با آشنایان و اقوام و به طور کلی شبکه مردمی که در اینجا جمع می شد، دیدار داشته باشند. البته گویا امکانات تفریحی دیگری هم در اینجا وجود داشته است؛ شاید چیزی شبیه به یک باشگاه گلف امروزی!
گردآوری: بخش گردشگری بیتوته
منابع:
eligasht.com
apstour.com
قلعه کرایژیوار در اسکاتلند
تا حال به اسکاتلند به عنوان یکی از مقاصد تاریخی و یا دیدنی فکر کرده اید؟ شاید نه چرا که در ذهن خیلی از ما اسکاتلند یک کشور کوچک دورافتاده است که دیدنی های زیادی ندارد در حالی که کاملا بر عکس این است و اسکاتلند یکی از کشورهای اروپایی است که تعداد جاذبه های تاریخی و دیدنی آن اصلا کم نیست و به جز آن طبیعت زیبا و شگفت انگیزی که این کشور دارد خود یکی دیگر از نقاط قوتی است که اسکاتلند را به عنوان یک مقصد گردشگری پر رنگ می کند تنها موردی که وجود دارد این است که به دلایلی این کشور آن قدر که باید معرفی نشده تا در ذهن مردم به عنوان کشوری برای گردش و گردشگری جا بیفتد.
عکس های قلعه کرایژیوار در اسکاتلند
حالا که ذهنیت شما کمی عوض شد از اول می گوییم… اگر به دنیا یک مقصد گردشگری عالی برای سفر هستید و دوست دارید تا یکی از به یاد ماندنی ترین وخاطره انگیزترین تعطیلات عمرتان را در یکی از سبزترین کشورهای دنیا بگذرانید بهتر است که به کشور اسکاتلند به عنوان یکی از بهترین مقاصد فکر کنید. دراین مطلب به معرفی قلعه کرایژیوار یکی از جاذبه های تاریخی اسکاتلند می پردازیم.
قلعه کرایژیوار | Craigievar Castle
اسکاتلند دارای قلعه های بسیاری می باشد، اما چیزی در مورد قلعه کرایژیوار منحصر به فرد می باشد. این قلعه به طور برجسته ای به عنوان یکی از بهترین خانه ها در اسکاتلند می باشد که به خوبی حفظ شده است. این موضوع در مورد قلعه کرایژیوار بسیار زودتر از این ها مشخص شده بود. در سال ۱۸۲۴ سرجان فوربس که سال گذشته بر اثر مرگ برادر بزرگترش قلعه را به ارث برده بود، یک معمار از آبردین به نام جان اسمیت را به منظور بررسی وضعیت قلعه به این مکان می آورد.
تصاویر قلعه کرایژیوار
او در گزارش خود گفته بود که این بنا نیاز به یک سقف جدید و برخی دیگر از ترمیم های کوچک دارد. اما او به این موضوع نیز اشاره کرد که قلعه کرایژیوار به خوبی حفظ شده است، زیرا این یکی از بهترین نمونه های معماری در این کشور به شمار رفته و با توجه به سن ساختمان ساختار خود را به خوبی حفظ گرده است.
سرجان هزینه سقف جدید را پرداخت کرده و دیواره های بیرونی قلعه را به طور کامل ترمیم کرد. تا آن زمان نمای بیرونی قلعه کرایژیوار به رنگ کرم بوده است. سرجان با پیشنهاد جان اسمیت موافقت کرد، نظر او بر این بود که بهتر است برای ترمیم نمای قلعه از رنگ هایی استفاده شود که بتواند در جزییات سنگ ها فرو رفته و به سادگی تخریب نشود. بنابراین در نهایت تصمیم بر این شد که نمای بیرونی به رنگ صورتی تغییر پیدا کند. در ضمن علاوه بر این موارد بهبودهایی نیز در درون قلعه انجام شد و تا آنجایی که ممکن بود از پانل ها و مبلمان اصلی استفاده گردید. در نتیجه قلعه کرایژیوار تبدیل به یک جاذبه توریستی شده و مردم بسیاری به آنجا سفر می کرده اند.
دسترسی به قلعه کرایژیوار
قلعه کرایژیوار در ناحیه غربی یک دره و در حومه نواحی زیبای شرقی فوتهی (foothills) در گورمز (Cairngorms) واقع شده که در حدود ۶ مایلی جنوب آلفورد (Alford) در آبردینشایر (Aberdeenshire) اسکاتلند می باشد. دسترسی به این قلعه از طریق یک جاده تک مسیره می باشد که از بزرگراه A980 توسط تابلوها جدا گردیده و پس از پارک ماشین می بایست مسافتی در حدود ۸۰۰ متر را به بالای تپه پیاده روی نمایید.
نمای داخلی قلعه کرایژیوار
بازدید ملکه از قلعه کرایژیوار
یکی از بازدیدکنندگانی که نیازی به سفر به قلعه قلعه کرای ژیوار نداشته است ملکه ویکتوریا بود که کاخ خودش در بلمورال فقط ۲۰ مایل دورتر از کرایژیوار می باشد. بازدیدکنندگان سلطنتی بعد از ظهر روز ۱۸ ژوئن ۱۸۷۹ بدون اطلاع قبلی به محل قلعه آمده و بر اساس مجله ویکتوریا کسی را در خانه پیدا نکردند. ملکه در اطراف این قلعه عجیب و غریب و قدیمی سرگردان بود تا اینکه ساکنان او را مشاهده کرده و به او تبریک گفتند. در این زمان فوربس قلعه کرایژیوار را به عنوان محلی برای تعطیلات و یک جاذبه توریستی مورد استفاده قرار می داد، در حالیکه خانه اصلی آن ها در رودخانه دان در شمال آبردین واقع شده بود. همین موضوع به آن ها اجازه داد تا بتوانند از محدودیت هایی که دنیای مدرن ایجاد می کرد دوری کرده و بتوانند قلعه کرایژیوار را همانند گذشته خود حفظ نمایند.
بازسازی اولیه قلعه
در سال ۱۸۸۴ سر ویلیام فوربس عنوان هفدهمین لرد سمپیل (Sempill) را به ارث برده که آغاز دودمانی به نام فوربس سمپیل می باشد. خانه Fintray در زمان جنگ در سال ۱۹۴۱ مصادره گردیده و پس از آن قلعه کرایژیوار به افراد کوچکتر خانواده ارث رسیده است. پس از جنگ در واقع زندگی در میان ساختارهای موزه ای به طور فزاینده ای افزایش یافت. بنابراین خانواده تصمیم گرفتند تا در سال ۱۹۶۲ در خصوص بازگشایی درب های قلعه و اجازه بازدید آن برای عموم با حزب اعتماد ملی اسکاتلند وارد مذاکره شوند.
تعمیرات و ترمیمات عمده ای در سال ۱۹۷۳ روی این بنا صورت گرفت که شامل جایگزینی پوشش سنتی آهک روی بنای ساختمان با پوشش مدرن که مقاومت بالاتری را ارائه می کرد و همچنین پوششی از بتن در پایه های قلعه که موجب مقاوم تر شدن این بنا گردید. در سال های اولیه قرن اخیر مشخص شد که این پوشش ها باعث جلوگیری از نفوذ آب به ساختار قلعه شده و در نتیجه رطوبت بسیاری را به خود می گیرد. از طرف دیگر طبیعت برخی از اجزای قلعه مانند سقف ها ممکن بود توانایی تحمل تعداد زیادی از بازدیدکنندگان را نداشته باشد.
نمای داخلی قلعه کرایژیوار
بازسازی اخیر قلعه
پس از فعالیت های اکتشافی که در سال ۲۰۰۶ صورت گرفت، قلعه کرایژیوار از اکتبر ۲۰۰۷ تا آوریل ۲۰۱۰ بسته شد تا امکان انجام بازسازی های داخلی و خارجی برای ان فراهم شود. از جمله این موارد خارج کردن پوشش بتنی بود که در سال ۱۹۷۳ بر روی پایه های قلعه اعمال شده بود.
جزییات سنگ هایی که برای نخستین بار در سال ۱۹۷۳ تحت پوشش قرار گرفته بود کشف شده و همچنین سایر ساختارها مانند روکش آستری با رنگدانه های خاص آن که برای قبل از سال ۱۸۲۴ بود نیز مشخص گردید. ترمیم ها وبازسازی هایی که در داخل صورت گرفت بسیار بیشتر از فضای بیرونی بوده اما به اندازه آن آشکار نبود. برای جلوگیری از آسیب بیشتر که توسط حجم زیاد بازدیدکنندگان در گذشته به وجود آمده بود، تصمیم شد تا بازدیدها را به وسیله تورهای هدایت شده و در زمان های مشخص و همچنین در گروه های با تعداد کم انجام دهند.
بازدید از قلعه کرایژیوار
بازدیدکنندگان امروزی زمانی که از فضای داخل قلعه کرایژیوار بازدید نمایند احتمالا چیزی را خواهند دید که بسیار شبیه به همان قلعه ایست که ملکه ویکتوریا و آلبرت در سال ۱۸۷۹ از آن بازدید کرده بودند. در این قلعه در طبقات بالاتر از همکف برق وجود ندارد و شما آنجا را کاملا تاریک احساس خواهید کرد حال تصور کنید که در زمستان های اسکاتلند آن هم در دو قرن پیش شرایز به چه گونه بوده است.
یکی دیگر از چیزهایی که قلعه کرایژیوار را تقسیم بندی می کند چندین اتاق کوچک است. این قلعه واقعا در مقیاس خانوادگی ساخته شده و حتی سالن اصلی ان که با برخی حاشیه ها بزرگترین اتاق این بنا می باشد از بسیاری از استانداردهای سایر قلعه ها کوچکتر است. از سوی دیگر این قلعه به دلیل ورودی و فضای سالن آن در اسکاتلند خاص می باشد. چیدمان چوب کاری های جاکوب حک شده در اطراف آن نیز بسیار نادر است.
یکی دیگر از افتخاراتی که می توان برای قلعه کرایژیوار برشمرد این است که سقف آن با گچ ساخته شده و این بسیار شگفت انگیز می باشد. ساخت این سقف ها در سال ۱۶۲۴ بوده و به عنوان یکی از اولین ها در اسکاتلند به شمار می رود. تا آن زمان روش سنتی این بود که بر روی تیرهای چوبی و کفپوش ها را رنگ می کرده اند همانطوری که در قلعه کراتس (Crathes Castle) در ۱۴ مایلی جنوب شرقی آن را مشاهده خواهید کرد.
اولین سقف گچی در اسکاتلند در سال ۱۶۱۷ و در قلعه ادینبورگ مورد استفاده قرار گرفته است و پس از آن یک تیم از افراد متخصص در این زمینه در سال ۱۶۱۷ قلعه کلی (Kellie Castle) و در سال ۱۶۲۰ قلعه گلامیس (Glamis Castle) را تکمیل کرده و پس از آن اقدام به گچ کاری های قلعه کرایژیوار نموده اند.
گردآوری: بخش گردشگری بیتوته
منبع:eligasht.com
عکس های کاخ باکینگهام
کاخ باکینگهام کجاست؟
کاخ باکینگهام (به انگلیسی: Buckingham Palace) در لندن اقامتگاه اصلی خانواده سلطنتی بریتانیا است. این کاخ همچنین یکی از بزرگترین کاخهای سلطنتی فعال دنیاست. با قرار گرفتن در شهر وستمینستر، این کاخ اغلب مرکز رویدادهای عمومی ویژه و مهمانیهای سلطنتی است. این مکان در هنگام جشنهای ملی، مورد توجه بریتانیاییها است.
نام اصلی این مکان خانه باکینگهام است. ساختمانی که هسته کاخ امروزی را شکل میدهد، یک خانه شهری متعلق به دوک باکینگهام ساخته شده در سال ۱۷۰۳ در محلی بود که به مدت حداقل ۱۵۰ سال یک ملک شخصی بهشمار میآمد. بعدها و در سال ۱۷۶۱، پادشاه جرج سوم آن را به تملک خود درآورد و به خانه شخصی ملکه شارلوت تبدیل کرد و نام آن به خانه ملکه» مبدل شد.
این عمارت در طول قرن ۱۹ ام، به وسیله دو معمار به نامهای جان نش و ادوارد بلور توسعه یافت. آنها پیرامون حیاط مرکزی سه قسمت درست کردند. کاخ باکینگهام در نهایت با به تخت نشستن ملکه ویکتوریا، در سال ۱۸۳۷، به کاخ سلطنتی رسمی بریتانیا تبدیل شد.
ملکه ویکتوریا، اولین سلطنت نشین کاخ باکینگهام
سبک معماری این كاخ نئوكلاسیكی است كه حدودا از نیمه دوم قرن ١٨ تا نیمه دوم قرن ١٩ در اروپا رواج داشت. در این سبک معماری، تاكید روی دیوارها و ستونها است و برای هر كدام از قسمتهای مختلف بنا شخصیتهای مجزایی طراحی میشود.
این مکان با آثار هنری و زینتی زیادی تزیین شده است. طراحیهای داخلی اصلی از جمله استفاده گسترده از سنگ مرمرنمای رنگارنگ و لاجوردهای آبی و صورتی، به پیشنهاد سر چار لانگ، که در اوایل سده نوزدهم صورت گرفتند، هنوز دست باقی ماندهاند. پادشاه ادوارد هفتم دستور به نوآرایی کاخ، با طرح عصر طلایی اروپا به رنگ کرم و طلایی داد. بسیاری از اتاقهای پذیرایی کوچکتر، به شیوه سلطنت چینیان و با استفاده از وسایلی که از پاویلیون سلطنتی در برایتون و خانه کارلتون آمده بودند، تزیین شدهاند. باغ کاخ باکینگهام بزرگترین باغ شخصی لندن است.
کاخ باکینگهام درست در مرکز شهر لندن واقع شده است، نزدیک ترین ایستگاه ها به این کاخ ایستگاه های ویکتوریا و گرین پارک هستند. علاوه بر این، وسایل حمل و نقل عمومی و مخصوصا اتوبوس ها هم دسترسی خیلی راحتی به این کاخ دارند که برای مثال فاصله ی ایستگاه ویکتوریا تا این کاخ به اندازه ی ۱۰ دقیقه پیاده روی است.
قسمت های مختلف کاخ باکینگهام:
1- اتاق های دولتی کاخ باکینگهام:
به طور کلی کاخ باکینگهام لندن دارای ۷۷۵ اتاق، شامل ۱۹ اتاق دولتی و ۷۸ حمام و اتاق های دیگر است. اتاق های دولتی اتاق هایی هستند که پادشاه در آن ها کارهای اداری و عمومی اش را انجام می داده است. از میان این اتاق ها در بعضی از آن ها مراسم های مهمی مانند مراسم ازدواج هم انجام می شده است. تزییناتی که در این اتاق ها به کار رفته است از ستون های مرمری گرفته تا فرش های گران قیمت، کاغذ دیواری های چشمگیر، لوسترهای عظیم و مبلمان و تندیس ها همه خیره کننده هستند و اصلا نباید فرصت دیدن آن ها را از دست داد.
اتاق تشریفات در کاخ باکینگهام لندن
2- پلکان بزرگ کاخ باکینگهام
از دیگر بخش های کاخ باکینگهام لندن پلکان بزرگ آن است، این پله های چشم نواز از جنس برونز هستند و توسط دیزاینر جان ناش در بین سال های ۱۸۲۵ تا ۱۸۳۰ طراحی شده اند.
تصاویر پلکان کاخ باکینگهام
3- گالری هنری ملکه
بعضی از آثار هنرمندان بزرگ دنیا در این کاخ به چشم میخورد. حتماً با نقاشیهای ون دایک، روبنس، رامبراند، ورمیر، پوسن، کانالتو، کلود مونه و مجسمههای کانووا و چَنتری دیدار خواهید کرد. البته در سالنهای تشریفات هم پرترهی نقاشی خاندانهای سلطنتی از گذشته تا امروز دیده میشود از جمله ملکه ویکتوریا، جرج سوم، ملکه شارلوت، ویلیام چهارم و همسرش ملکه آدلاید و صد البته خانواده سلطنتی کنونی بریتانیا.
تصاویر گالری هنری ملکه بریتانیا
4- اتاق تاج و تخت
یکی از پر طرفدارترین قسمت های کاخ باکینگهام لندن اتاق تاج و تخت است که در آن می توان تخت های سلطنتی و متعلقات گرانبهای آن را دید.
تصاویر اتاق تاج و تخت سلطنت
5- باغ کاخ باکینگهام
یکی دیگر از تحسین برانگیزترین بخش های کاخ باکینگهام باغ های آن است که مساحتی ۱۵٫۸ هکتاری را در برگرفته اند و در این وسعت، ۳۵۰ نوع گل های وحشی و ۲۰۰ نوع درخت و یک دریاچه هم وجود دارد. این باغ ها محل برگزاری جشن ها و مراسم های سالیانه سلطنتی هم هستند، از بخش هایی که شما می توانید از آن دیدن کنید، زمین تنیس، خانه تابستانی و باغ رز است.
تصاویر کاخ باکینگهام
6- نمایشگاه رویال
نمایشگاه رویال تابستان هر سال در کاخ باکینگهام برگزار میشود و این بهترین فرصت برای بازدید از این کاخ میباشد. در طول بازدید از این نمایشگاه خواهید دید که چه مواد غذایی در آشپزخانه سلطنتی استفاده میشود و یا چه ظروفی و ملافههایی مورد استفاده قرار میگیرد تمام جزئیات در این فستیوال و نمایشگاه ارائه میشود البته این امر مستم این است که شما بلیط VIP این نمایشگاه را تهیه کنید.
ورودی کاخ باکینگهام
گردآوری: بخش گردشگری بیتوته
طاق هادریان از بناهای باستانی اردن
طاق هادریان در جراش اردن
شهر جراش
جراش یک شهر باستانی بوده که به عنوان یکی از استان های امپراتوری روم در منطقه اعراب شناخته می شده است. رومی ها امنیت و صلح را در این منطقه تضمین می کرده تا مردم آن بتوانند به موفقیت های بزرگ دست یابند. امپراتور هادریان در سال های ۱۲۹ و ۱۳۰ میلادی از جراش بازدید نمود.
عکس های طاق هادریان
طاق هادریان
طاق هادریان (قوس هادریان) یا دروازه هادریان یکی از مشهورترین آثار تاریخی شهر جراش در اردن میباشد. این طاق در سمت جنوبی شهر واقع شدهاست، این طاق عبارت است از یک دروازه با سه طاق قوسی شکل که بخاطر بزرگداشت بازدید امپراتور رومی هادریان از این شهر در زمستان سال ۱۲۹ تا ۱۳۰ میلادی بنا گردید.
تصاویر طاق هادریان
ویژگیهای طاق هادریان
این طاق یکی از مجموعه طاقهایی است که بخاطر بزرگداشت و احترام به امپراتور هادریان بناشده، ارتفاع این طاق در زمانی که ساخته شده تقریباً ۲۲ متر بودهاست، این طاق در قدیم دارای یک دروازه چوبی بودهاست، در این طاق عناصری از معماری غیر سنتی بچشم میخورد- بطور مشخص آثار معماری نبطیه – از میان این عناصر میتوان به تزیینات ستونهای این طاق اشاره کرد، بطوریکه بجای اینکه گلهای تزیینی کندهکاری شده در بالای ستون که بطور معمولی در معماری آن زمان مرسوم بودهاست، در پایین ستون قرار دارد. در سال ۲۰۰۵، طاق تحت بازسازی قرار گرفت. بازسازی در سال ۲۰۰۷ تکمیل شد و در حال حاضر حدود ۲۱ متر (حدود ۳۶ فوت)، ۳۷٫۴۵ متر طول و ۹٫۲۵ متر عرض دارد.
عکس های طاق هادریان
گردآوری: بخش گردشگری بیتوته
fa.wikipedia.org
eligasht.com
شهر باستانی پالمیرا
زمانی که در سراسر جهان قدم می زنید متوجه وجود مکان هایی تاریخی خواهید شد که هر کدام معرف تاریخ و فرهنگ زمان خود می باشد. حال در میان این گستره از مکان های تاریخی شهرهایی وجود دارند که در زمان خود جمعیت بسیاری را درونشان پوشش داده و محلی برای زندگی و تجارت بوده اند.
اینکه به چه دلیل این مهمترین شهرهای تاریخی کنار گذاشته شده و برای مدت های طولانی ترک شده اند تا مقادیر زیادی خاک و شن بر روی آن ها قرار بگیرد آن چیزی است که محققان باستان شناسی در پی اکتشاف آن می باشند. تعداد این شهرهای کهن بسیار بوده اما در این مطلب می خواهیم شهر پالمیرا، یکی از این شهرهای تاریخی را معرفی کنیم.
آمفیتئاتر پالمیرا
شهر پالمیرا | Palmyra
پالمیرا نام شهری باستانی در استان حُمص سوریه و در ۲۱۰ کیلومتری دمشق است. ساکنان پالمیرا را آرامیها، عموریان، عربها و اقلیتی از یهودیان تشکیل میدادند. در همجواری ویرانههای باستانی پالمیرا، شهر تدمر واقع شده که نام عربی معادل برای پالمیرا نیز هست.
این شهر باستانی که به مروارید صحرا» معروف است یکی از مهمترین ویرانههای تاریخی جهان و یکی از آثار ثبت شدهٔ سوریه است که در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار دارد.قدمت بخش اعظم ویرانههای پالمیرا به سدههای یکم و دوم میلادی بازمیگردد.
امپراتوری رم Diocletian دیوارهای شهر را ساخته و آن ها را گسترش داد تا بتواند آن را از تهدید ساسانیان دور نگه دارد. این شهر در سال ۶۳۴ میلادی توسط اعراب مسلمان فتح شده اما به صورت دست نخورده باقی ماند تا اینکه شهر پالمیرا تحت سلطه حکومت عثمانی تنزل پیدا کرده و به اندازه یک روستا ارزش آن کاهش پیدا کرد تا اینکه در نهایت در قرن هفدهم توسط مسافران غربی مکان آن کشف گردید.
برای قرن ها شهر پالمیرا که به شهر درختان نخل نیز شهرت داشت به عنوان مکانی مهم و ثروتمند و همچنین یکی از مهمترین شهرهای تاریخی در جهان به شمار می رفت که در امتداد مسیر کاروان هایی که از ایران به سمت بنادر رومی در سوریه می رفتند قرار داشت. در سال ۲۱۲ میلادی زمانی که ساسانیان دهانه رودهای دجله و فرات را فتح کردند از میزان تجارت پالمیرا کاسته شد.
پالمیرا، از مهمترین مراکز فرهنگی جهان
پالمیرا زمانی در جهان باستان یکی از مهمترین مراکز فرهنگی جهان بود، این شهر تبلور هنر و معماری قرنهای نخست و دوم بهشمار میرود که در آن تکنیکهای یونانی و رومی با سنتهای محلی و نفوذ ایران باستان در هم آمیخته است. این محوطه حاوی بیش از هزار ستون و یک گورستان عظیم شامل بیش از ۵۰۰ مقبره است. تا پیش از جنگ داخلی سوریه هر سال بیش از ۱۵۰ هزار جهانگرد از پالمیرا بازدید میکردند.
عکس های شهر تاریخی پالمیرا
بخشهای مختلف شهر پالمیرا
دژ
دژ پالمیرا، روی تپههای مرتفع اطراف شهر واقع شده و مشرف به شهر پالمیرا است.
معبد بَعَل
معبدی برای بزرگترین خدای بینالنهرین. شهروندان پالمیرا در نخستین سده پس از میلاد دست به کار ساختن معبدی برای خدای بعل» به سبک رومیها شدند. مخارج ساخت این معبد را امپراتوری روم پرداخت کرد. این اقدام برای قدردانی از مردم این شهر به خاطر الحاق به امپراتوری روم بود.
ستونهای این معبد در جریان جنگ داخلی سوریه به شدت آسیب دیدهاند. جای گلولهها بر ستونهای معبد دیده میشوند.
دروازه هادریان
دروازه ورود به مسیری با ستونهای عظیم با طول حدود یک کیلومتر است که در قرن دوم میلادی بهرهبرداری شد. دروازه هادریان که به افتخار هادریان امپراتور روم ساخته شده، آغاز این مسیر طولانی است. ساخت این مسیر با سبک معماری رومی - یونانی است که در آن ایام بسیار رواج داشت.
بنای چهار وجهی یا تتراپیلون
بنای چهار وجهی یا تتراپیلون در چهارراهی در پالمیرا قرار دارد. چهار بنای چهار ستونه بلند و باریک از جنس سنگ گرانیت قرمز که از معادن اسوان به این منطقه آورده شدهاند. این چهار بنا سرپوشیدهاند. در گذشته در میان هر یک از بناهای چهار ستونه مجسمههایی قرار داشتهاند. امروزه تنها یکی از ستونها باستانی است و بقیه در دورانهای بعد ساخته شدهاند.
خدایان پالمیرا، مربوط به قرن اول پس از میلاد که در موزه لوور نگهداری میشوند
معبد بَعَل شَمین
معبد بعل شمین وقف خدای فنیقی توفان و بارانهای حاصلخیزکننده شدهبود.
در تاریخ ۲۳ اوت ۲۰۱۵ میلادی، سازمان میراث باستانی سوریه گزارش داد که گروه دولت اسلامی عراق و شام، با استفاده از مواد منفجره، درونخانه معبد را از داخل تخریب و ستونهای اطراف معبد را فروپاشیده است». قدمت معبد بعل شمین به سده اول میلادی برمیگشت.
معبد شامین- بعل (خدای باد)
شامین- بعل نام خدای باد بود. جالب این که معبد خدای باد بیشتر از دره قبرها، در انتهای مسیر ستونها، از آسیب باد و طوفانهای صحرایی در امان ماندهاست. گفته میشود فنیقیهای مهاجری که بعدها بر پالمیرا مستقر شدند، این معبد را ساختهاند. زمان دقیق ساخت معبد شامین- بعل مشخص نیست.
آمفی تئاتر
بر روی این صحنه نمایش (آمفی تئاتر) که جلوی کاخ قرار داشت نمایشنامههای شرقی اجرا میشدند. از این مکان همچنین برای جنگ حیوانات یا مبارزه گلادیاتورها نیز استفاده میشد. پالمیرا تحت تأثیر شدید شهرهای یونانی-رومی بود. میدانهایی با ستونهای بلند، معادن آبهای معدنی یا آمفی تئاتر مشخصه شهرهای یونانی- رومی بودند که در پالمیرا نیز یافت میشدند.
عکس های شهر باستانی پالمیرا
میدان آگورا
آگورا میدان تجمع قشرهای حاکم بود. در این میدان بزرگ با ستونهای بلند افرادی از قشرهای حاکم در پالمیرا تجمع میکردند. مجسمه قهرمانان این سرزمین نیز در این میدان جمعآوری میشد. در جنوب غربی این میدان آثاری از یک عمارت وجود دارد که احتمالاً جلسه شورای شهر» در آن برگزار میشد. در شورای شهر خانوادههای پرنفوذ تاجران عضویت داشتند.
گورهای لوکس
در جلوی دروازههای شهر قبرستان قرار داشت. خانوادههای پرنفوذ مقبرههایی با برجهای بلند برای اعضای خود میساختند و در آن قبرهایی بود برای نسلهای مختلف. چند مقبره تزئین شده هنوز پابرجا هستند با تابوتدانهایی از جنس سنگ برای نگهداری از جسدها.
تاق پیروزی
قدمت تاق پیروزی پالمیرا حدود دو هزار سال بودهاست. تروریستهای داعش در ۵ اکتبر ۲۰۱۵ میلادی (۱۳ مهر ۱۳۹۴) این تاق را ویران کردند.
پالمیرا قبل و بعد از داعش
گروه تروریستی داعش کنترل شهر باستانی پالمیرا را در اردیبهشت 1394در دست گرفت. علاوه بر اینکه دهها یا شاید صدها تن از ساکنان این شهر قربانی جنایات گروه تروریستی داعش شدند، بسیاری از ابنیه تاریخی این شهر نیز تخریب شد.
تروریستهای داعش در خلال اشغال پالمیرا از آمفی تئاتر این شهر باستانی برای اعدامهای عمومی استفاده کرده و خالد الاسعد، باستان شناس و رئیس سابق آثار باستانی این شهر را کشتند.
تروریستهای داعش همچنین معبد 2000 ساله بعل شامین» و معبد بل» را تخریب کرده و طاق نصرت» این شهر را که قدمت آن به سال 200 بعد از میلاد میرسید، منفجر کردند.
گردآوری: بخش گردشگری بیتوته
منابع:
fararu.com
fa.wikipedia.org
تیاهواناکو یکی از آثار باستانی
چند اثر ارزشمند از دوران باستان
در این مقاله قصد داریم شما را به دیدن بناهای باستانی جهان ببریم که هر کدام برای خود راوی قصه ای کهن و تاریخی هستند. این آثار تاریخی گاهی بازمانده از یک شهر هستند و گاهی بازمانده از یک اثر ارزشمند.
تیاهواناکو در بولیوی
تیاهواناکو در بولیوی
تیاهواناکو (Tiahuanaco و Tiahuanacu) نام جای پراهمیتی از دید باستانشناسی در باختر بولیوی کنونی میباشد و وابسته به تمدن پیش از کشف آمریکا به دست اروپاییان میباشد. این شهر بخش مهمی از تمدن اینکا بودهاست. این شهر حدود پانصد سال مرکزی اداری-آیینی بودهاست. ویرانههای این شهر در نزدیکی کرانهٔ جنوب خاوری دریاچه تیتیکاکا در ۷۲ کیلومتری باختر لاپاز جایدارد. تاریخ پیدایش این شهر به حدود ۱۲۰۰ پیش از میلاد برمیگردد. در حدود سال ۱۰۰۰ پس از میلاد تیاهواناکو شاید به دلیل شرایط محیطی یا تازش مردمانی از سوی جنوب یا درگیریهای دینی یا هرسه از میانرفت.
هاجر کیم، مالت
هاجر کیم واقع در مالت است و بر اساس گفته ها توسط یک فرهنگ ناشناخته بین سال های ۳۲۰۰ و ۲۵۰۰ پیش از میلاد ساخته شده است. گفته می شود که این فرهنگ در نتیجه قحطی و بلایای طبیعی نابود شده است و معدوی جزئیات قابل شناسایی از آن باقی مانده است.
طبق روایات، یکی از اولین نمونه اعتقادات مذهبی، معبدی در هاجر کیم است که شامل تعدادی مجسمه از الهه مادر است که به عنوان ونوس شناخته شده است. برخی از آنها در حال حاضر در موزه ملی باستان شناسی در والتا نمایش داده می شود. هاجر کیم صدها سال زودتر از استون هنج ساخته شده است.
دور شاروکین در عراق
دور شاروکین از آثار تاریخی و دیدنی عراق
دور شاروکین ("قلعه سارگن یا دور شروكین)، خورساباد کنونی، پایتخت آشوریه در زمان سارگون دوم بوده است که حدود ۷۰۰ سال قبل از میلاد بنا شده است. خورساباد یک روستا در شمال عراق است که در ۱۲ کیلومتری شمال موصل قرار دارد و آشوریها در آن ست دارند. در ۸ مارس ۲۰۱۵ دولت اسلامی عراق و شام کاخ خورساباد را تخریب کرد.
دلمن د منگا (Dolmen de Menga)، اسپانیا
دلمن د منگا در اسپانیا
این بنای سنگی عظیم در زیر یک تپه در اسپانیا، مدفون شده است. تالارهایی که در این بنا قرار دارند، تقریبا ۲۵ متری هستند و ارتفاع سقف نیز، اندازهی تپه است. در ساخت آن از حدود ۳۲ سنگ فوقالعاده عظیم استفاده شده است. قدمت آن به ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح باز میگردد، گفته میشود در زمان باز شدن این تپه در قرن نوزدهم، بیش از صدها اسکلت نیز در آن پیدا شد.
گردآوری: بخش گردشگری بیتوته
منابع:
tnews.ir
eligasht.com
fa.wikipedia.org
کاخ داگز یا پلازو دوکاله در ایتالیا
ونیز، شهر روی آب
اگر به سفر علاقه مند و یا اینکه مطالب مرتبط با شهرهای توریستی دنیا را دنبال می کنید، حتما نام شهر ونیز در کشور ایتالیا را بعنوان یکی از زیباترین شهرهای جهان بارها شنیده اید؛ شهری که به " شهر روی آب" معروف است!
ونیز یکی از برترین مقصد های توریستی ایتالیا و حتی اروپا می باشد که همیشه پر از توریست است. ونیز به خاطر هنر و معماری با شکوهش، برای مسافران و توریست ها همیشه یک مقصد مهم به حساب می آید. این شهر با چشم انداز زیبایش، مکانی منحصر بفرد و دارای میراث فرهنگی غنی می باشد. یکی از از مکانهای دیدنی این شهر کاخ داگز است که در این مطلب به معرفی آن می پردازیم.
نمای بیرونی کاخ داگز
کاخ داگز ونیز
در قرن چهاردهم، جنگ بین خانواده های بزرگ ایتالیایی معمول بود و هر خانواده سعی می کرد با جنگ های متخاصم و به روش های خشونت آمیز، دیگر خانواده ها را نابود سازد و قدرت را به دست بگیرد. همین موضوع بن مایه ساخت چنین بنایی در ونیز شد. با این وجود ونیز از این ماجراها به دور ماند. بنابراین معماری ونیز نیازی به قلعه و دژ نداشت. بلکه آب ها از ونیز محافظت می کردند. در نتیجه آن بناهای ونیزی بسیار لطیف تر ساخته شدند که کاخ داگز ونیز یا پلازو دوکاله (Palazzo Ducale) نگین این بناهاست.
تصاویر کاخ داگز یا پلازو دوکاله
تاریخ کاخ داگز
کاخ داگز ونیز احتمالا در قرن ۱۰ و ۱۱ به عنوان هسته مرکزی اقامت ثروتمندان ونیزی ساخته شد. این بنای مرکزی با یک حیاط مرکزی با برج هایی در هر یک از گوشه هایش نشان دهنده یکی از شاهکارهای معماری گوتیک ونیزی است. در قرن دوزادهم میلادی اولین بازسازی آن، با فردی به نام دوک سباستیانو زیانی (duke Sebastiano Ziani) انجام شد که قلعه را به قصری زیبا تبدیل کرد. بعدها در سال ۱۲۰۰ دوباره به بنای کاخ افزوده شد.
بین سال های ۱۳۳۹ و ۱۳۴۲ در طول حکومت بارتولومو گرادنیجو ، کاخ شکل امروزی خود را به دست آورد. شخص معروف بعدی یعنی داگ فرانسسکو فوسکاری کاخ را در سال ۱۴۲۴ به سمت کلیسای سن مارکو گسترش داد. در سال ۱۴۴۲ معماران جیووانی بون و بارتولومو بون پورتا دلا کارتا را به بنا افزودند.
عکس های کاخ داگز
بخش داخلی خانه آپارتمان های کاخ داگز ونیز توسط معمار آنتونیو ریزو پس از آتش سوزی ۱۴۸۳ ساخته شده است. در طول قرن شانزدهم، آتش سوزی های ویران کننده ای بسیاری از نقاط بنا را نابود کرد. پس از آن این بخش ها دستخوش بازسازی ها و نقاشی های دوباره شد. با تغییر و تحولات جدید پله های غول پیکر بنا و گنجینه اصلی کاخ داگز ونیز یا همان بنای پلازو دو کاله ساخته شد: نقاشی معروف مسیح تینتورتو هم پس از آتش سوزی ها، جایگزین تزئینات داخلی بنا در زیر گنبد آن شد.
در ابتدای قرن هفدهم، معمار آنتونیو کوتین، زندان های جدید بنا را به نام (Prigioni Nuove) به این کاخ اضافه نمود. این زندان در سمت دیگر کانال قرار گرفته است که با پلی به نام پل افسوس و البته در زیرزمین به بنا متصل می شود. جایی که محکومان و زندانیان در آن زندانی و شکنجه می شدند. در سال ۱۷۹۷، پس از سقوط جمهوری ونیز، قصر به اتاق های اداری برای افراد دولت تبدیل شد. زندان قصر را با پوشش سقف خاصی پوشاندند اما همچنان کارکرد خود را حفظ نمود. کاخ داگز ونیز پس از پیوستن ونیز به پادشاهی ایتالیا تا سال ۱۹۲۳ همچنان دچار تغییرات و بازسازی های بسیاری شد تا اینکه در نهایت به یکی از موزه های باارزش و مهم ونیز تبدیل شد.
نمای داخلی کاخ داگز یا پلازو دوکاله
در حال حاضر کاخ داگز ونیز یا پلازو دوکاله موزه ای از آثار تاریخی را ارائه می دهد. همچنین تمام وسایلی را که خاندان داگز در طول سفر های خود جمع آوری کرده اند و گنج داگ در این بنا به نمایش عموم درآمده است. همچنین اگر علاقه مند به تاریخ معماری در ایتالیا هستید، می توانید در گوشه و کنار این کاخ آثاری از انواع سبک های معماری و تاریخ ونیز را ببینید.
چطور به دیدن کاخ داگز (پلازو دوکاله) بروید؟
ونیز شهری توریستی است که لاو سیزن در آن معنی ندارد. بنابراین هر زمان از سال که بخواهید وارد کاخ داگز ونیز شوید، با صفی طولانی از بازدید کنندگان مواجه می شوید. برای جلوگیری از انتظار طولانی در ورودی، می توانید از قبل کارت ورود موزه ونیز را به صورت آنلاین بخرید. در این صورت جدای از پلازو دوکاله می توانید به دیدن ۱۱ موزه مهم دیگر شهر همانند موزه میدان سنت مارک، موزه کورر، کتابخانه مارسیانا و موزه باستان شناسی بروید. همچنین اگر در تورهای گروهی ونیز شرکت می کنید، ورود به کاخ داگز ونیز یا تور پیاده روی و گشت و گذار در مرکز شهر برایتان امکان پذیر خواهد بود. یک راهنمای خصوصی نیز با شما در تمام مسیر همراه خواهد شد و توضیحات لازم را به شما می دهد.
نمای داخلی کاخ داگز
نکات بازدید از کاخ داگز یا پلازو دوکاله:
- بهترین زمان بازدید از کاخ داگز یا صبح زود یا هنگام ناهار و در ظهر است. جرا که بازدید کنندگان کمتری را در صف ورودی خواهید دید.
- کفش های راحتی و کتونی بپوشید. مخصوصا اگر می خواهید که به زیرزمین و زندان کاخ بروید.
- برای رستوران ها و کافه ها دسترسی عالی دارید. چرا که همگی در امتداد کانال گرند و اطراف میدان سن مارکو پراکنده اند.
نمای داخلی کاخ داگز
نکته آخر
ونیز همیشه پر از توریست است، اما اواخر پاییز و روزهای اول زمستان، بهترین زمان برای سفر به ونیز است. در این زمان، شهر خلوت تر و هتل ها ارزان تر هستند اما مشکلی که در این زمان ممکن است با آن مواجه شوید سرد شدن هوا و مه آلود بودن آن است. در ژانویه و فوریه بهتر است به ونیز سفر نکنید چون جمعیت زیادی برای دیدن کارناوال دو هفته ای که یکی از بزرگترین جاذبه های شهر ونیز است به اینجا هجوم می آورند. فستیوال فیلم ونیز هم در اواخر آگوست یا اوایل سپتامبر برگزار می شود که باعث شلوغی شهر و پر شدن هتل ها می شود. بنابراین برای زمان سفر ونیز، نکات گفته شده را توجه نمایید و با توجه به آن برنامه ریزی کنید.
گردآوری: بخش گردشگری بیتوته
منابع:
eligasht.com
lahzeakhari.net
شاید موفقیت چاوشی برای عدهای قابل پیشبینی بود ولی کسی فکرش را نمیکرد که یک دهه بعد، چاوشی بدون کنسرت، بدون حضور در تلویزیون یا محافل عمومی و بدون ارتباط مستقیم با مخاطب، در موسیقی پاپ به یک برند تبدیل شود.
تا سال 87 که چاوشی هنوز مجوز فعالیت نگرفته بود، کسی از او توقع خاصی نداشت. هیچکس نمیگفت که کنسرت بگذارد یا تصویرش را نشان دهد. همه چیز از اولین آلبوم رسمی او یعنی "یه شاخه نیلوفر" شروع شد. طبیعتاً شرایط یک خواننده زیرزمینی با یک خواننده مجاز فرق دارد. همین الآن هم که یک خواننده از بند زیرزمینی بودن رها میشود و روی زمین میآید، همه میپرسند که کنسرتت کِی شروع میشود؟ این اتفاق برای چاوشی هم افتاد. از سال 87 دیگر از چاوشی انتظار میرفت که کنسرت بگذارد. او هم ابتدا بیمیل به برگزاری کنسرت نبود؛ یا حداقل اینطور نشان میداد.
چاوشی ابتدا گفت آلبوم بعدیاش بیاید این کار را میکند ولی آلبوم بعدیاش هم آمد و این کار را نکرد. حتی بعد از آلبوم "حریص" که سومین آلبوم رسمیاش بود، یک بند هم تشکیل داد که قرار بود شهاب اکبری رهبریاش کند، چند وقتی هم تمرین کردند و در نهایت همه چیز را به هم زد و گفت بروید پی کارتان. چند سال بعد هم بهروز صفاریان با محسن چاوشی اخت شد و خواست چاوشی را به صحنه بکشاند، اما اینبار دیگر شرایطش با همان سالهای 89 و 90 هم متفاوت بود. او اینبار نه به بهانه آلبوم دوم و نه به خاطر صندلیهای غیر استاندارد فلان سالن غیر تخصصی شهر، بلکه به خاطر ایدئولوژی تازهای که در درونش شکل گرفته بود، به کنسرت گذاشتن حتی فکر هم نمیکرد. انگار از همان ابتدا هم دلش به این اتفاق رضا نمیداد و صرفاً می خواست در استودیو بماند و دست به خلق تازه بزند.
کنسرت گذاشتن حق مخاطب است و کنسرت نگذاشتن حق خواننده. این تناقض است که هم به چاوشی حق میدهد و هم نه. در واقع مخاطب خودش را مستحق دیدن خواننده محبوبش بر روی صحنه میبیند و خواننده نیز خودش را مقید به ایدئولوژی یا تفکری که در ذهنش دارد؛ یا حتی مقید به حال خوبش! حال که گویا برای چاوشی با کنسرت گذاشتن خوب نمیشود. در این بین حق با چه کسی است؟ به لحاظ هنری با مخاطب و به لحاظ انسانی با چاوشی. کنسرت نگذاشتن چیزی نیست که بشود از آن تعریف کرد. چه کسی میتواند بگوید که تماشای راجر واترز را وقتی از صحنه کنسرت "دیوار" بالا میرود و دیوید گیلمور را در آغوش میگیرد دوست ندارد؟ یا کدام مخاطب حرفهای موسیقی است که وقتی گری مور با فریادهای گیتار الکتریک عرقریزان همه را به وجد میآورد، لذت نبرده باشد؟ یقیناً همه اینها تصاویری است که برای یک مخاطب حرفهای مخصوصاً مخاطب چاوشی حسرتآور است.
با این وجود، کنسرت نگذاشتن، یک ضعف هم به شمار نمیرود. چاوشی میخواهد پیامش را به مخاطب برساند که این کار را از مجاری مختلفی انجام میدهد و انصافاً از هر طریقی هم که امتحان کرده، بیشترین تأثیر را روی مخاطب گذاشته است. دیگر آن که کنسرتی نمیگذارد، به شرایطی بستگی دارد که باور انسانی حق را به جانب او میدهد تا در این مورد خودش تصمیم بگیرد، همچنانکه هر انسانی به خودش حق میدهد که کنسرت برود یا نرود.
به هر حال چاوشی تا به حال کنسرتی برگزار نکرده است. این اتفاق را نه میشود مثل برخی از سینهچاکهای چاوشی به عنوان یک امتیاز برای او تلقی کرد و نه میشود به آن تاخت؛ چون کنسرت نگذاشتن چاوشی دلیلی جز ایدئولوژی و تصمیم شخصی خود این خواننده ندارد. در این بین تنها چیزی که قابل تأمل است، باوری که است چاوشی به خاطر آن قید خیلی چیزها را زد؛ پول، شهرت و آرامش.
ماجرای افکتیو بودن یا نبودن صدای چاوشی هم به ماجرای کنسرت نگذاشتن او ربط دارد. در واقع وقتی محسن چاوشی قید کنسرت گذاشتن را زد، بخش عمدهای از جامعه مخاطبین موسیقی گفت صدای او افکت و اتو تیون دارد و نمیتواند زنده بخواند. البته هر چه به اعتبار چاوشی در موسیقی کشور افزوده شد، باور افکتیو بودن صدایش در ذهن مخاطب واقعبین رنگ باخت. با این وجود، همچنان هم افرادی هستند که صدای چاوشی را افکتیو میدانند.
در اینجا لازم است که پرسید چرا میگویند این صدا با افکت درست میشود؟ مطمئناً دلیلش تک بودن آن است. مخاطب ایرانی به دور و برش نگاه میکند و میبیند که چنین صدایی وجود ندارد. تاریخچه موسیقی کشورمان را هم بررسی میکند و میبیند که بیشتر خوانندگان صدا مخملی هستند که مخاطب دارند و صدایی نمونه چاوشی نیست. به همین علت، و مضاف بر آنکه چاوشی کنسرتی نگذاشته و همین برای یک عده شبههبرانگیز است، بخشی از مخاطب ایرانی صدای چاوشی را غیر طبیعی میداند و میگوید که او صدایش را با دستگاه درست میکند. اما همه اینها بخش سادهانگارانه قضیه است، چراکه مسئله دستگاهی بودن صدای چاوشی را با طرح چند مسأله میتوان به سادگی رد کرد.
محسن چاوشی از بهار سال 84 تا کنون با خوانندگانی چون محسن یگانه، حامد هاکان، فرزاد فرزین، امید آمری، مهدی مدرس، مهدی مقدم، سینا حجازی، ایمان قیاسی، حجت اشرفزاده و سینا سرلک قطعه مشترک خوانده است. در واقعه تمام این افرادی که یک روزی دوست چاوشی بودند و یا هنوز هم هستند، صدای این خواننده را در استودیو شنیدند و با ایمان به طبیعی بودن صدایش با او همخوانی کردند. حتی بعدها برخی از این خوانندگان رابطهشان با چاوشی قطع شد اما هیچگاه نگفتند که او از افکت خاصی استفاده میکند. بهروز صفاریان، شهاب اکبری، کوشان حداد و امید حجت هم تنظیمکنندههای معتبری هستند که بارها چاوشی را تأیید کردهاند. در اینجا باید یقین صورت بگیرد که تهمت دستگاهی بودن صدای چاوشی، فقط تهمت به او نیست، بلکه اگر چنین شیطنتی صورت بگیرد، پای چند موزیسین معتبر هم گیر است چون یک قطعه موسیقی برای آنکه در نهایت با یک خروجی خوب به دست مخاطب برسد، باید از فیلتر صدابردار، تنظیمکننده و مهندس صدا بگذرد که چنین کارهایی را امثال بهروز صفاریان برای چاوشی انجام میدهند که خود صفاریان یک وزنه در موسیقی ایران است و هیچگاه در چنین شیطنتی سهیم نمیشود. اصلاً چرا باید درگیر این شیطنت شوند؟ مگر چاوشی چه کرده که همه این افراد بخواهند به او باج بدهند؟
سوای از اعتباری که چاوشی نزد اهالی موسیقی و حتی در یک گستره بزرگتر، نزد اهالی هنر دارد، این خواننده امسال با پخش ویدئویی از زنده خواندن خود، حجت را تمام کرد و کسانی که دوست نداشتند صدای او طبیعی باشد را نگران کرد. البته او پیشتر هم با فایلهای صوتی این کار را انجام داده بود اما کسی که نمیخواهد چنین واقعیتی را بپذیرد، دیروز میگفت که روی فایل اجرای زنده صوتیاش هم افکت گذاشته و حالا میگوید که ویدئوهایش هم افکتی است. به هر حال حتی اگر ویدئویی هم وجود نداشت، صحبتکردن در مورد یک صدای دستگاهی که خاطرهانگیزترین موسیقیهای سالهای اخیر را اجرا کرده، کمی مسخره به نظر میرسد اما با توجه به باور عجیبی که عدهای برای قبول نکردن صدای خدادادی چاوشی دارند، گویا لازم است که در چنین موارد پیش پا افتادهای هم ورود کرد.
اصولاً وقتی فردی ادعایی را مطرح میکند، اوست که باید بر روی ادعایش صحه بگذارد نه شخص مقابل. مثلاً مادامی که یک نفر میگوید صدای چاوشی ماشینی و دستگاهی است، باید دستگاهی که در موردش صحبت میکند را هم معرفی کند تا همه بدانند که او در مورد چه چیزی حرف میزند. در این شرایط اگر آن فرد مدعی باشد که یک عمر است در استودیو بوده و تنظیم و آهنگسازی میداند، پس وظیفهاش خیلی خطیرتر میشود چون حتماً فردی با آن سابقه، اگر به دستگاه اعتقاد دارد باید در طول این سالها خودش هم با چنین دستگاهی برخورد کرده باشد. فرد مدعی یا محسن چاوشی را مهندسی میداند که خودش دستگاه میسازد و یا. . یایی نمیماند و به عقیده او، چاوشی دستگاهساز است. در این صورت میشود از محسن چاوشی خواهش کرد تا دستگاهی را که ساخته است تکثیر کند تا مخاطب موسیقی از این و آن صدای فالش و غیر جذاب نشوند. مگر نه اینکه همه چیزمان کامپیوتری شده است؟ صدای خوانندههایمان هم کامپیوتری، دستگاهی و ماشینی باشد!
اما واقعیت امر چیز دیگری است. محسن چاوشی صدایی مردانه و جذاب دارد که روز به روز پخته میشود و با قراردادن صدای امروز او در کنار صدای 13 سال پیشش، نمیشود او را به استفاده از دستگاه متهم کرد. طرح این مسأله که صدای چاوشی دستگاهی است و آن دستگاه هم مشخص نیست که کجاست، مسخره به نظر میرسد. هر کسی که صدای چاوشی را یک صدای دستگاهی میداند، باید به این باور داشته باشد که خودش هم میتواند با پیدا کردن آن دستگاه، برای فیلم "سنتوری" یا سریال "شهرزاد" بخواند. پس چرا آن فرد معطل میماند و به جای تاختن به چاوشی، زحمت پیدا کردن دستگاه مدنظر را به خودش نمیدهد؟ این دستگاه کجاست که حرفش را میزنند؟ چرا هیچکس آن را ندارد؟ همه اینها سوالاتی است که جواب مشخصی دارند. پاسخ به این سوالها را باید در حقانیت چاوشی جست. آیا برای کسی سوال نمیشود که چرا همه به چاوشی میتازند و او 13 سال است که چیزی نمیگوید؟ میتازند که به جایگاهی برسند، غافل از اینکه اندک جایگاه خودشان را هم از دست میدهند. کافی است فقط نام دکتر اصفهانی، حبیب و خیلی دیگر از بزرگان موسیقی را به عنوان مدافعان موسیقی چاوشی در مقابل نام کسانی که به چاوشی انگ میزنند گذاشت تا متوجه شد که بازی از چه قرار است.
حال و روز امروز محسن چاوشی مثل ماجرایی است که از زندگی آلبرت اینشتین نقل میکنند و میگویند که او وقتی غرق در یک نظریه میشد، خود را از جامعه و حتی اطرافیانش میکند و به جایی دیگر میرفت و تا به نتیجهای نمیرسید، به اجتماع برنمیگشت. البته نه آنکه چاوشی هم مشخصاً چنین کاری را کند اما او هم استودیویی دارد که چراغش را همزمان با خاموش شدن چراغهای خیابان خاموش میکند و فرصت کار کردن به وقت شب را از دست نمیدهد. خلق کردن موسیقی را به همان اندازه نمیشود از چاوشی گرفت که نوشتن را از یک نمایشنامهنویس.
او اکنون در یک دنیای دیگر سیر میکند و سخت است که فردی بخواهد از آن حال و هوا بیرونش بیاورد و بگوید یادت رفت کنسرت بگذاری، بیا کنسرت بگذار. شاید یک روزی این اتفاق بیفتد و شاید هم نه. حتی در صورتی که هیچگاه هم چنین اتفاقی نیفتد، چاوشی به کسی بدهکار نیست که بخواهد دینی را پرداخت کند. او همین که در آشفتهبازار موسیقی پاپ، با صدای {ظاهراً} دستگاهی خود برای مردمش به بهترین نحو ممکن از مولانا میخواند، یعنی به وظیفهاش عمل کرده است. در چنین شرایطی هر کس بخواهد سنگی جلوی پای او بیندازد، آن سنگ را جلوی پای هنر موسیقی انداخته است، چون چاوشی الآن تنها خواننده پاپی است که مولانا را جوری میخواند که مردم به آن گوش میدهند؛ اگر انگیزه او هم گرفته شود که دیگر کارمان زار است./هنر انلاین
حتماً شما هم با شروع تیرماه و فصل تابستان، گاهی انقدر از گرما کلافه میشوید که حتی باد کولر هم برای رفع گرمازدگی کمکی به شما نمیکند یا حتی توان بیرون رفتن و لذت بردن از این آفتاب بدون ابر را هم ندارید.
در این شرایط بعضاً، آرزو میکنید که در یه جایی با خنکای دلچسب می نشستید و از نسیم خنکی که در اطرافتان می وزید، لذت می بردید. امروز میخواهیم به شما شهرهایی را معرفی کنیم که بوی بهشت و سردی بهار را در تابستان برای شما به ارمغان میاورند. پس با ما همراه باشید.
برای سفر به این شهرها علاوه بر پایانههای حمل و نقل شهری میتوانید با خرید بلیط هواپیما سفر راحتتر و بی دغدغهتری داشته باشید .
چالدران، شهر بدون کولر:
سالهاست که شهرستان چالدران را به عنوان شهر بیکولر میشناسند چرا که واقع شدن در دامنه سلسله جبال زاگرس که آن را از شمال تا جنوب چون نگینی دربرگرفته است، هوای خنکی را بر مردم این شهرستان رقم زده است. بد نیست بدانید که این شهرستان تا حدی دارای هوای معتدل و مطبوعی است که مردم این شهرستان در هوای گرم فصل تابستان به جای استفاده از پارکها و یا فضاهای سبز ترجیح میدادند در خانههای خود بمانند.چالدران در استان آذربایجان غربی واقع شده است.
روستای کندوان:
منطقه ییلاقی متفاوت کندوان نام یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در ۶۰ کیلومتری جنوب غرب شهر تبریز قرار دارد. کندوان یکی از سه روستای صخرهای در سطح جهان است و از اینرو، توجه بسیاری از گردشگران داخلی و خارجی را به خود جلب کرده است؛ حضور سالانه بالغ بر ۳۰۰ هزار نفر گردشگر در این منطقه شاهدی بر این مدعی است.
البته آنچه کندوان را از نمونههای مشابه آن متمایز میکند، جریان زندگی و ست بالغ بر ۱۱۷ خانواده در داخل این صخرهها است و اهالی آن به مشاغل روستایی مانند: کشاورزی، دامداری و تولید صنایع دستی اشتغال دارند.
برخلاف تصور، این خانههای صخرهای همانند منازل مسی عادی، دارای بخشهای مختلفی مانند: اتاق نشیمن، صندوقخانه، آشپزخانه و حتی مجهز به سیستم لولهکشی آب و برق هستند. قطر دیوارهای این خانههای جالب در حدود ۲ متر بوده و از اینرو، فضای داخل خانه بهطور طبیعی در زمستانها گرم و در تابستانها خنک است.
کندوان منطقهای ییلاقی است که در رشتهکوههای سهند قرار دارد. این منطقه بسیار خوش آب و هوا بوده و به دلیل وجود مراتع سرسبز عشایر بسیاری به آنجا مهاجرت میکنند. از جمله آثار مشابه روستای کندوان در سایر نقاط جهان میتوان به دره گورمه در ترکیه اشاره کرد که وسعت آن در حدود ۱۵ تا ۲۰ برابر روستای کندوان است. به طور کلی، در سطح جهان فقط سه روستای صخرهای تاکنون شناسایی شدهاند که شامل روستای کاپادوکیه در ترکیه، داکوتا در آمریکا و کندوان در ایران است که در میان این روستاها، در حال حاضر فقط در روستای کندوان ایران زندگی جریان دارد و دو روستای مشابه خالی از سکنه هستند.
کوهرنگ، خنک ترین شهر ایران در تابستان:
یک باور عامیانه بین ایرانیان وجود دارد که در فصل گرما باید جاده های شمالی را پیش گرفت تا به هوای خنک رسید اما همیشه این طور نیست. شاید باورتان نشود که در گرمای کشنده تابستان، کوهرنگ چه هوای خنکی دارد.
برای سفر به کوهرنگ بعد از طی مسیر 9 ساعته ای از تهران، با اتوبوس یا وسیله شخصی به شهرکرد می رسید، پس از آن جاده به سوی چلکرد، در مرکز شهرستان کوهرنگ حدود 90 کیلومتر است. پس از طی این مسیر به روستای دیمه بنوستکی می رسید.
در این نقطه باید یک مسیر 15 کیلومتری را برای رسیدن به دشت لاله های واژگون طی کنید. در مسیر مناظر بسیار زیبایی از چشمه ها و دشت خواهید دید. دامنه های گلستان کوه خوانسار صاحب یکی از دشت های زیبا و منحصر بفرد پوشیده از لاله های واژگون است.
بخشدار کوهرنگ ستار فرهادی نیا میگوید: آب و هوای مناسب و وجود جاذبههای گردشگری بسیار موجب شده که شهرستان کوهرنگ به یکی شهرستانهای مسافر خیز کشور تبدیل شود. وی ادامه داد: آمار مسافران در روزهای تعطیل بسیار زیادتر می شود.شهرکرد هم اکنون با داشتن دمای حداقل هشت درجه سانتیگراد و حداکثر 26 درجه سانتیگراد یکی از خنکترین شهرهای کشور در تیرماه محسوب می شود.
دهکده جهان نما
اقامت برفراز کوهستان های سردسیر البرز جهاننما یک دهکده ییلاقی در استان گلستان است. این منطقه درمیان کوههای البرز قرار دارد و بر فراز آن میتوان دشت گرگان و دریا را نظاره کرد. این منطقهی بسیار زیبا مکان مناسبی برای پناه بردن از گرما به منطقه ای خنک است. برای رسیدن به جهان نما، به سمت ارتفاعات درازنو رفته و به سمت روستای رادکان و سپس به سمت جاده روستاهای چمن ساور و حاجی آباد بروید. در دوراهی باید راه سمت چپ را انتخاب کنید و سپس به دشت جهان نما میرسید.
بهشت گمشده سرزمین آبشارها خنک و چشمه ها:
بهشتگمشده، نام منطقهای خوش آب وهوا و سرسبز در شهرستان مرودشت در منطقه کامفیروز در فاصله ۱۲۰کیلومتری شمال غربی شیراز قرار دارد.این منطقه دیدنی با پوشش گیاهی سرسبز، آبشارهای کم ارتفاع طبیعی و آب فراوانی که از چشمه ها به پایین سرازیر میشود، مانند بهشتی روی زمین است. این منطقه که در تیرماه بسیار زیباست؛ امکان اقامت شبانه هم دارد. برای رسیدن به این بهشت زمینی باید از جاده ی مرودشت-کامفیروز بروید.
آشوراده بزرگترین جزیره ایرانی دریای خزر است
آشوراده بزرگترین جزیره ایرانی دریای خزر است که در میانکاله بندر ترکمن قرار گرفته و با بندر ترکمن ۱۰ کیلومتر فاصله دارد و فاصلهاش تا گرگان هم ۴۰ کیلومتر است. آشوراده یکی از جاهای دیدنی استان گلستان است که مقصد خیلیها برای سفر است. برای مثال در نوروز ۹۷، ۲۲ هزار گردشگر از این جزیره دیدن کردهاند.
آشوراده در میانکاله بندر ترکمن قرار گرفته و با بندر ترکمن ۱۰ کیلومتر فاصله دارد
می روید بندر ترکمن و از آنجا می روید اسکله. در اسکله بازارچه های صنایع دستی هست که لباس های ترکمنی می فروشند و رستوران هایی که می توانید غذاهایی مثل بورک(نانی که داخلش گوشت چرخ کرده و پیاز دارد) یا شیرینی هایی مثل قاطلمه و پیشمه و دونات بخرید و بعد سوار قایق هایی شوید که ۶۰ هزار تومان می گیرند(در سال ۹۷) و شما را به آشوراده می رسانند و همانجا توقف می کنند تا شما گشتتان را در جزیره بزنید و بعد به بندر ترکمن برتان می گردانند. کل جزیره را نیم ساعته می شود گشت و پرنده ها و اسب های وحشی را دید.
آشوراده یعنی چی؟
معنی آشور آده یا آشیر آداسی که به آشوراده تبدیل شده، جزیره آشور است. قدیمترها مردم بندر ترکمن دامهای خود را برای چرا به آشوراده میبردند، به همین دلیل ترکمنها به این جزیره مال آشیر هم میگویند. مال به معنی دام است و آشیر یعنی رساندن.
این جزیره از غرب به تنگه چپق اوغلی میرسد و در جنوب جزیره، خلیج گرگان قرار دارد.
اگر کمی تاریخ بخوانیم، میبینیم که این جزیره قبلا سه جزیره بوده، اما بهخاطر بالا آمدن سطح آب دریای خزر، دو جزیره آن زیر آب رفتهاند و حالا فقط همین یک جزیره روی آب مانده.
این جزیره تماشایی بهعنوان یکی از ۵۹ منطقه بینالمللی ذخایر طبیعی ثبت شده و در کنوانسیون جهانی رامسر هم جزو تالابهای مهم دنیا ثبت شده. برای رفتن به این جزیره باید به بندر ترکمن بروید، از اسکله سوار قایق شوید و ۱۰ دقیقه بعد در آشوراده هستید.
آشوراده، از غرب به تنگه چپق اوغلی میرسد و در جنوب جزیره، خلیج گرگان قرار دارد.
تاریخ آشوراده
کارشناسان میگویند شبه جزیره میانکاله که آشوراده در گوشهای از آن قرار دارد، احتمالا روی آبرفتهای دلتایی رودخانهی گوهرباران نکا بهوجود آمده.
جزیره، تاریخ پرماجرایی دارد. بعضیها معتقدند، همان جزیره آبس است که سلطان محمد خوارزمشاه در آن از دنیا رفته. صفویان در آن شکار میکردند و چند قلعه برای اقامتشان ساخته بودند که حالا رو به ویرانی هستند. در زمان آقا محمد خان قاجار، روسها آشوراده را تصرف کردند که نیروی ایران آنها را از جزیره بیرون کرد. اما در زمان محمد شاه قاجار دوباره روسها به جزیره برگشتند تا در استرآباد و بندرترکمن قلعه نظامی و مرکز تجاری و مسی بسازند.
روسها تا بعد از جنگ دوم جهانی در آشوراده ماندند. در زمان پهلوی اول قلعه نظامی روسها بازسازی شد و مدتی بهعنوان پاسگاه مرزی مورد استفاده قرار گرفت.
تا قبل از سال ۱۳۷۲ که در آشوراده سیل بیاید، حدود هزار نفر در آن زندگی میکردند و اینطور نبود که جزیره خالی از سکنه و متروک باشد. تا آن زمان جزیره، مدرسه، فروشگاه، شرکت تعاونی روستایی و امکانات کافی برای زندگی هم داشت، اما بعد از بالا آمدن آب دریا، مردم از آنجا رفتند و بیشترشان به میانکاله کوچ کردند. البته الان هم جزیره خالی از سکنه نیست؛ کارکنان شیلات در این جزیره زندگی میکنند و جزیره در ابتدای ورودی اش یک سوپرمارکت دارد که تنقلات و چای می فروشد.
برای رفتن به این جزیره آشوراده باید به بندر ترکمن بروید
چرا به این جزیره برویم؟
اینکه بدانیم در دریای خزر جزیره کوچک مسیای وجود دارد، جذاب است. هم قشنگ است و هم آرام و هم، صدای موجها، بخش جدانشدنیاش هستند. . این جزیره پاتوق همیشگی پرندگان مهاجر است و پناهگاه حیات وحش بهشمار میرود.
در هر فصلی به آشوراده بروید، پرندههای زیادی را میبینید که ممکن است بومی یا مهاجر باشند. تا اوایل قرن، در این جزیره ببر مازندران هم زندگی میکرد، البته آخرین ببر زنده را حدود ۴۰ سال پیش دیده بودند که متاسفانه شکار شده بود.
حالا پرندگان تنها جانوران جزیره نیستند. گذشته از انواع ماهی، ۴۰ درصد از خاویار ایران از حوالی این جزیره بهدست میآید.
تماشای فلامینگوها هم از تصویرهای جذاب این منطقه است. این جزیره، شغال، خرگوش، اسب وحشی، روباه، گراز، کبک و قرقاول هم دارد.
اگر اهل شنا و آبتنی هستید، لباس شنا هم همراهتان باشد. طرح دریا برقرار است و میتوانید تنی به آبهای خزر بزنید.
بوتههای تمشک را همه جا میبینید و درخت انار ترش هم تا دلتان بخواهد هست.
این جزیره یک قلعه مثلثی دارد که ثبت ملی شده. قلعه را روسها بهسبک معماری خودشان ساخته بودند. خانه وزیر مختار روس اثر تاریخی دیگر جزیره است که چیز زیادی از آن باقی نمانده و در حال ویران شدن است.
آشوراده هتل و اقامتگاه ندارد، یک قهوهخانه دارد که پیشنهاد میکنیم صبحانه را در آنجا بخورید.
باوجود شرجی شدید تابستانها، بهترین زمان سفر به آشوراده ابتدای بهار و پاییز است.
کجا اقامت کنیم؟
بعد از گشت و گذار در این جزیره و گشت و گذار در کنار ساحل و تماشای دریا، میتوانید راهی گرگان شوید و در هتل های گرگان اقامت کنید. از بندر ترکمن تا گرگان حدود یک ساعت با ماشین فاصله دارید.
گرگان هتلهای خوب ۳ و ۴ ستارهای دارد که امکانات و قیمت متفاوتی دارند. قیمت رزرو هتل در گرگان از ۱۰۲ هزار تومان شروع می شود.
جاذبههای نزدیک
شما برای رفتن به آشوراده از بندر ترکمن میگذرید؛ بنابراین، منطقی است که یک روز از سفر را به گشتن و خرید در بندر ترکمن بگذرانید.
اسکله توریستی بندر ترکمن میتواند سرگرمتان کند. هم جای تفریح است و هم خرید. میتوانید قایق پدالی یا موتوری سوار شوید یا در بازارهای ساحلی آن پرسه بزنید.
دوشنبه بازار بندر ترکمن خیلی دیدنیست. میتوانید از بازار بندر ترکمن صنایع دستی، خاویار، ماهی، برنج و لبنیات و البته شالهای ترکمنی بخرید و ن ترکمنی را ببینید که با لباسهای رنگی و قشنگشان در ساحل نشستهاند. گلیم، فرش، قالیچه، نمد دو رو به معروف به قاشما گئجه، ابریشمبافی، لباسهای محلی و زیورآلات را در دوشنبه بازار پیدا میکنید.
بندر گز با بندر ترکمن فقط ۱۲ کیلومتر فاصله دارد. اگر زمان کافی داشتید، به جاهای دیدنی بندر گز هم می توانید بروید.
بندر گز با بندر ترکمن فقط ۱۲ کیلومتر فاصله دارد
مسیر دسترسی
اگر از تهران سفرتان را شروع میکنید، ۳۸۷ کیلومتر در راه هستید. از جاده فیروزکوه به قائمشهر، ساری و بعد بهشهر میرسید. بعد از گلوگاه و کردکوی میگذرید و وارد بندر ترکمن میشوید. از اسکله بندرترکمن با قایق به آشوراده بروید.
اگر بخواهید با قطار سفر کنید، میتوانید بلیت قطار تهران به گرگان را تهیه کنید و از آنجا به بندرترکمن و بعد آشوراده بروید. اگر با اتوبوس هم بخواهید بروید اول باید بروید گرگان و بعد از آنجا بروید.
منبع: snapptrip.com
درباره این سایت